در این مقاله، قصد داریم به معرفی و بررسی برخی از بهترین و معروفترین نمایشنامههای جهان بپردازیم. هنر نمایشنامهنویسی از دیرباز تاکنون یکی از مهمترین و شگفتانگیزترین زمینههای ادبیات است که در آن، نویسنده با استفاده از دیالوگها، شخصیتها، و رویدادها، داستانهایی از زندگی و انسانیت را به تصویر میکشد.
نمایشنامهها از نظر موضوعات و سبکهای مختلفی نوشته میشوند، از عشق و روابط انسانی گرفته تا درد و دلیل اجتماعی، سیاسی یا فلسفی و یا رمان های کلاسیک. در این مقاله، انتشارات رهنما به بررسی چند نمایشنامه بزرگ و پرافتخار از نویسندگان مختلف پرداخته است که به عنوان نمایندگان برجستهی هنر نمایشنامهنویسی شناخته میشوند.
بهترین نمایشنامه های جهان کدامند؟
در انتظار گودو
در انتظار گودو، تراژیک کمدی در دو پرده از نویسنده ایرلندی ساموئل بکت، که در سال 1952 به زبان فرانسوی با عنوان En attendant Godot منتشر شد و اولین بار در سال 1953 ساخته شد. در انتظار گودو یک نوآوری واقعی در نمایشنامه و اولین موفقیت تئاتر ابزورد بود.
داستان کتاب در انتظار گودو درمورد دو شخصیت به نامهای ولادیمیر و استراگون است که آخرین روزهای زندگی خود را سپری میکنند و در این میان در انتظار فردی به نام گودو هستند. آنها برای سپری کردن این زمان، سفری به درون خود میروند تا هرچه را در دلشان دارند رو کنند.
این نمایشنامه شامل گفتگوهای بین ولادیمیر و استراگون است که منتظر ورود گودو مرموز هستند که مدام خبر می دهد که ظاهر میشود اما هرگز ظاهر نمیشود. آنها با لاکی و پوتزو روبرو میشوند، در مورد بدبختیها و مشکلات زندگی خود صحبت میکنند، آنها به حلق آویز کردن خود فکر میکنند و با این حال منتظر میمانند. ولادیمیر و استراگون که اغلب به عنوان ولگرد تلقی میشوند، جفتی از انسانها هستند که نمیدانند چرا روی زمین گذاشته شدهاند و چرا متولد شدهاند. آنها فرض میکنند که باید نقطهای در هستیشان وجود داشته باشد و برای روشنگری به گودو نگاه میکنند. از آنجا که آنها به معنا و مسیر امید دارند، نوعی اصالت و برتری به دست میآورند که آنها را قادر میسازد تا از وجودیت پوچ و بیهوده خود قیام کنند.
هملت
هَملِت نمایشنامهای تراژیک اثر ویلیام شکسپیر است که در سال ۱۶۰۲ در پنج پرده نوشته شده و یکی از مشهورترین نمایشنامههای تاریخ ادبیات جهان به شمار میرود.
در شروع این نمایشنامه، هملت در سوگ پدرش است که کشته شده و از رفتار مادرش، گرترود که یک ماه پس از مرگ پدرش با عمویش کلودیوس ازدواج کرد، ابراز تاسف میکند. روح پدرش بر هملت ظاهر میشود و به او خبر میدهد که توسط کلودیوس مسموم شده است و به هملت دستور می دهد تا انتقام مرگ او را بگیرد. اگرچه هملت فوراً در فرمان روح غوطهور میشود، اما تصمیم میگیرد در تأمل بیشتر به دنبال شواهدی برای تأیید دیدار شبح باشد، زیرا او میداند که شیطان میتواند شکل دلپذیری به خود بگیرد و به راحتی میتواند فردی را که ذهنش از اندوه شدید آشفته است گمراه کند.
هملت ظاهری از رفتار مالیخولیایی و دیوانه را به عنوان راهی برای فریب دادن کلودیوس و دیگران در دادگاه به کار میگیرد – پوششی که با این واقعیت که هملت واقعاً مالیخولیایی است آسان تر می شود.
داستان هملت در نهایت برگرفته از افسانه آملث است که توسط وقایع نگار قرن سیزدهم، ساکسو گراماتیکوس در Gesta Danorum آورده شده است، همانطور که متعاقباً توسط محقق قرن شانزدهم فرانسوا دو بلفورست بازگو شد. شکسپیر همچنین ممکن است از یک نمایشنامه پیشین (فرضی) الیزابتی که امروزه به نام اور-هملت(Ur-Hamlet) شناخته میشود، استفاده کرده باشد، اگرچه برخی از محققان معتقدند که او خودش اور-هملت را نوشته است، و بعداً آن را برای ایجاد نسخه ای از هملت که اکنون در اختیار داریم، اصلاح کرد.
خانه برناردا آلبا
خانه برناردا آلبا، تراژدی سه پردهای اثر فدریکو گارسیا لورکا، که در سال 1936 با عنوان La casa de Bernarda Alba: drama de mujeres en los pueblos de España (با عنوان فرعی «نمایشنامه زنان در دهکدههای اسپانیا») منتشر شد. این سومین نمایشنامه از سهگانه دراماتیک لورکا است که شامل “عروسی خون” و “یرما” نیز است.
این نمایشنامه داستان بیوهای سرکوبگر و سلطهگر را روایت میکند که پنج دختر مجرد خود که با او در ملک خانوادگی محبوس شدهاند را مجبور میکند تا هشت سال در سوگ پدرشان بمانند. زنان ناامید و عصبانی به شیوه های خود به ظلم مادرشان پاسخ میدهند و نمایش با خشونت به پایان میرسد.
«لورکا» با نوشتن این نمایشنامه، میخواهد نشان دهد که چگونه یک شخص به سبب آرزوهای برنیامده یا امیال سرکوب شدهاش، به سلطه بر زندگی دیگری، حتی فرزندانش، تمایل پیدا میکند و به یک فرد خودکامه تبدیل میشود.
کرگدن
کرگدن، نمایشنامهای تمثیلی است که توسط یوژن یونسکو در سه پرده نوشتهشده است. این نمایشنامه در سال 1959 در آلمان و در همان سال به زبان فرانسه منتشر شد.
در ابتدای نمایش، ژان و در یک کافه نشستهاند که یک کرگدن از کنار آنها میدود. فردای آن روز، مردم شهر از تکثیر عجیب و ناگهانی کرگدنها و تبدیل شدن همشهریان به این موجودات صحبت میکنند. برنگر وقتی دوستش، ژان، تغییر شکل میدهد، سعی میکند به همه هشدار دهد، اما به نظر میرسد که او تنها انسان باقی مانده است.
کرگدن، یکی از معتبرترین نمایشنامههای قرن بیستم است و سعی میکند در قالب طنزی تلخ، زندگی انسانهایی را روایت کند که در طول زندگی روزمره، اصالت و هویتشان را گم کرده و غرق در تظاهر، فلسفه بافی، لذت و شهوات انسانی میشوند.
پرومته سست زنجیر
نمایشنامه پرومته سست زنجیر یکی از شاخصترین کتابهای آندره ژید است. یک اثر فانتزی ناب روشنفکرانه که در آن مغز ظریف نویسنده بازی کاملی دارد. این نمایشنامه بیان جنبه طنز ذهنی است و باید در زمره بزرگترین ادبیات جهان قرار گیرد. ژید در پایان نامه «پرومته ایلبوند» میگوید: «اثر هنری، اغراق یک ایده است». این واقعاً توضیحی ازکتاب پرومته سست زنجیر و بسیاری از دیگر کتابهای ژید است.
نویسنده در این کتاب در قالب داستان به طرح و نقد اندیشهای فلسفی میپردازد. وی معتقد است که: انسان در این جهان همواره در حالتی بین ترس و امید به سر میبرد. از طرفی روح او در عین سرگردانی به کشف رازهای جهان عشق میورزد و لازمهی این کشف و شهود، کار و تلاش مداوم است و از طرف دیگر سرانجام این همه کوشش، مرگ است.
آندره ژید خود کتاب حاضر را در شمار نمایشنامههایی خوانده که در ادبیات کلاسیک فرانسه به نام Soit خوانده شدهاند. در این گونه نمایشها که در دوران حکومت لوئی دوازدهم رونق و اعتبار داشتهاند، همه بازیگران دیوانه فرض میشدند و مبنای اینگونه آثار ادبی بر اندیشهای فلسفی استوار بوده است که جهان را قلمرو دیوانگان میدانسته.
حکومت نظامی: شهربندان
آیا مرگ حقیقت این جهان است یا عشق و سعادت بشر؟
نمایشنامه «حکومت نظامی» که در شهر کادیز اسپانیا آغاز میشود، شامل سه بخش است.آلبر کامو در نمایشنامه شاشسصکطگوکگوزبگث«حکومت نظامی» که کمتر شناخته شده است، ظهور طاعون در این شهر را بازگو میکند، اما قهرمانهای داستان شباهت چندانی با آنهایی که در رمان” طاعون از آلبر کامو” هستند، ندارند.
طاعون قدرت را در شهر به دست میگیرد، مردم را آزار میدهد و آزادیهای مدنی را محدود میکند. زبان هم آسیب میبیند. کلماتی مانند آزادی معنای خود را از دست میدهند. حقیقت یک قربانی است، عشق هم همینطور. طاعون با جدا ساختن مردان و زنان، داشتن هرگونه احساس انسانی را ممنوع کرده است. طاعون به هیچچیز جز مرگ باور ندارد و آن را تنها حقیقت جهان میداند. اما اگر عشق نباشد چه چیزی می تواند بر ترس غلبه کند؟
نویسنده در این کتاب از زبان تمثیل و عوامل نمادین مانند طاعون و مرگ برای نشان دادن تاثیرات توتالیتاریسم بر مردم و اوضاع اجتماعی استفاده میکند.
در مقاله ای که در سال 1948 در پاسخ به انتقادات گابریل مارسل نوشته شد، کامو از تصمیم خود برای اجرای نمایشنامه در اسپانیا و نه در اروپای شرقی دفاع کرد و به ظلم و ستم مداوم در اسپانیا، تبانی فرانسه در آن، و ترک کلیسای کاتولیک اشاره کرد.
باغ وحش شیشه ای
باغ وحش شیشهای، نمایشنامهای تکپردهای نوشته تنسی ویلیامز، محصول سال 1944 و منتشر شده در سال 1945 است. ویلیامز با باغ وحش شیشهای کار خود را آغاز کرد و برخی از منتقدان آن را بهترین نمایش او میدانند.
این نمایشنامه زندگی یک خانواده سه نفره (مادر خانواده و دو کودک بالغ، لورا و تام) را دنبال میکند که برای مقابله با دنیای در حال تغییری که در آن جایی برای آنها نیست، تلاش میکنند. باغ وحش شیشه ای نمایشدهندهی مشکلات و سرخوردگیهای این خانواده در جامعهی صنعتی آمریکا است و از زبان پسر خانواده، که به گفتهی برخی نمادی از خود نویسندهست، روایت میشود.
نمایش با تام وینگفیلد – راوی – شروع میشود که میگوید: “بله، من حقههایی در جیبم دارم، چیزهایی در آستین دارم. اما من برعکس یک شعبدهباز هستم. او به شما توهم این را میدهد که ظاهر، حقیقت دارد. اما من حقیقت را در لباس خوشایند توهم به شما میدهم.» با این کلمات، ویلیامز ما را به روند نوشتن خود راهنمایی میکند. این اثر جایزهی نمایشنامهی حلقهی منتقدین نیویورک در سال 1945 را دریافت کرد.
تنسی ویلیامز یک گروه رنگارنگ از راندهشدگان و فراریان خلق کرد – شخصیتهایی که دنیاهای فانتزی زیبایی را میسازند تا از زندگی دشوار و گاهی زشت خود جان سالم به در ببرند. با این حال، با وجود شرایطی که دارند، با زبانی زیبا و غنایی صحبت می کنند. ویلیامز یک بار گفت: “من یک شاعر هستم، و سپس شعر را در تئاتر قرار دادم.” او همچنین از تکنیکهای غیرمتعارف استفاده کرد – نورپردازی امپرسیونیستی، داستانهایی که در فلش بک گفته میشوند، طراحی صحنه غیرمعمول – تا به آنچه که میگوید «رویکردی نزدیکتر به حقیقت» است، برسد.
ازین نمایشنامه اقتباس سینمایی با نام”اینجا بدون من” با نقش آفرینی نگار جواهریان و فاطمه معتمدآریا ساخته شدهاست.
سه خواهر
سه خواهر، نمایشنامه روسی در چهار پرده اثر آنتون چخوف، اولین بار در سال 1901 در مسکو اجرا شد و در همان سال با عنوان Tri sestry منتشر شد.
این نمایشنامه شرحی بر زندگی و دلمشغولیهای خانواده پروزروف است که از سه خواهر به نامهای اولگا، ماشا و ایرینا و برادرشان آندرهئی تشکیل شده است. این خانواده از وضعیت موجود خود ناراضی است و چشمانداز آینده را تیره و تار و امیدهای خویش را برباد رفته میبیند .خواهران پروزوروف (اولگا، ماشا و ایرینا) آرزوی زندگی پرهیجان در مسکو را دارند. تنها با آمدن ارتش شاهنشاهی، زندگی تلخ روستایی آنها جان میگیرد. رویاهای خواهران برای زندگی جدید زمانی که برادرشان با زنی که آنها را بد تربیت میدانند ازدواج میکند و خانه را به رهن میسپارد، از بین میرود.
شخصیت های سه خواهر نمونههای برجستهای از ملال، حسرت و رخوت چخوفی هستند. نمایشنامه نویس آرزوهای اجتماعی خواهران را با حساسیت و کنایه به تصویر میکشد و از آنها به عنوان نمادی از دعاوی، خودفروشی و ناامیدی طبقه متوسط روسی استفاده میکند.
خانه عروسک
خانه عروسک، نمایشنامه ای در سه پرده اثر هنریک ایبسن که در سال 1879 به زبان نروژی با نام Et dukkehjem منتشر شد و در همان سال اجرا شد.
آیا تا به حال احساس کرده اید که در دام انتظارات جامعه از شما، انگار که در خانه عروسک گیر افتادهاید؟ شاید این چیزی باشد که شما با قهرمان این نمایشنامه، نورا هلمر اشتراک دارید.
این نمایش بر روی یک خانواده معمولی متمرکز است. توروالد که وکیل بانک است، همسرش نورا را بی خیال و کودکانه میداند و اغلب او را عروسک خود مینامد. هنگامی که او به عنوان مدیر بانک منصوب شد، اولین اقدام او برکنار کردن مردی است که زمانی به دلیل جعل امضا رسوا شده بود. این مرد، نیلز کروگستاد، شخصی است که نورا در گذشته برای نجات جان شوهرش از او پول قرض کرده است. کروگستاد تهدید میکند که جنایت نورا را فاش میکند مگر اینکه نورا بتواند شوهرش را متقاعد کند که او را اخراج نکند. نورا سعی میکند شوهرش را تحت تاثیر قرار دهد، اما او نورا را کودکی ساده میداند که نمیتواند ارزش پول یا تجارت را درک کند.
برخی نامها در عرصه تئاتر هیچگاه کهنه نمیشوند و مرور چندباره آنها خالی از لطف نیست. هنریک ایبسن یکی از آنهاست. به عبارت دیگر پس از شکسپیر و چخوف، ایبسن بیش از سایر نمایشنامهنویسان در ایران شناخته شده و آثارش به روی صحنه رفته است. او در نمایشنامههایش غالباً به روابط اجتماعی مردم کشورش هجوم برده و معایب و نواقص رفتار آنان را با کنایه و اشاره بیان مینمود و همین امر سبب شد با بی مهری هموطنانش روبرو گردد.
مرگ فروشنده
نمایشنامه مرگ فروشنده اثر آرتور میلر در سال 1948، به از دست دادن هویت و ناتوانی انسان در پذیرش تغییر در درون خود و جامعه میپردازد. این نمایشنامه مونتاژی از خاطرات، رویاها، رویاروییها و مشاجراتی است که همگی 24 ساعت پایانی زندگی ویلی لومان را تشکیل میدهند.
نویسنده از خانواده لومان – ویلی، لیندا، بیف، و شادی – برای ساختن یک چرخهی خود تداوم بخش انکار، تضاد و نظم در مقابل بینظمی استفاده میکند. ویلی بیش از 15 سال قبلتر از زمان حال در نمایشنامه به همسرش خیانت میکرد، و آرتور میلر روی این رابطه و عواقب آن تمرکز میکند تا نشان دهد که چگونه افراد را میتوان با یک رویداد واحد و تلاشهای بعدی آنها برای پنهان کردن یا ریشه کن کردن آن رویداد، تعریف کرد. به عنوان مثال، قبل از افشا شدن این رابطه، پسر ویلی، بیف، ویلی را میپرستید، تمام داستانهای ویلی را باور داشت، و حتی با فلسفه ویلی موافق بود که هر چیزی ممکن است تا زمانی که یک فرد “محبوب” باشد. درک اینکه ویلی به لیندا خیانت میکند، بیف را مجبور میکند تا درکش از جهان را دوباره ارزیابی کند.
میلر برای این اثر برنده جایزه پولیتزر شد که او آن را »تراژدی مردی که جان خود را فدا کرد یا آن را فروخت» توصیف کرد.
ملاقات بانوی سالخورده
ملاقات بانوی سالخورده، نمایشنامهای تراژدی و کمدی در سه پرده توسط فردریش دورنمات، نمایشنامه نویس سوئیسی، اجرا و در سال 1956 به زبان آلمانی با عنوان Der Besuch der alten Dame منتشر شد. این نمایشنامه با طرح این پرسش که آیا میتوان عدالت را با ثروت مادی معاوضه کرد یا خیر، مسئله فسادپذیری را مطرح میکند.
+کلر، قهرمان مولتی میلیونر، پس از سالها غیبت از زادگاهش دیدن میکند و به ساکنان میگوید اگر یکی از شهروندان، آلفرد را که سالها قبل به کلر خیانت کرده بود، بکشند، ثروت زیادی به آنان میدهد. در این بازی اخلاقی در مورد انتقام و طمع، چشم انداز ثروت کافی است تا مردم شهر را به توافق با قتل به تباه برساند.
این نمایشنامه به شما نشان میدهد که چگونه فقر از ملاکهای اخلاقی بشر نیرومندتر است.
داستان خرسهای پاندا
«داستان خرسهای پاندا، به روایت یک ساکسیفونیست که معشوقهای در فرانکفورت دارد.» نمایشنامهای در سبک رئالیسم جادویی و نوشتهی ماتئی ویسنییک است.
این نمایش از رابطه یک زن و مرد شروع میشود و مخاطب را در 9 شب همراه خود میکند تا شاهد مکالمات این دو غریبه باشند. در بطن این داستان که ظاهری عاشقانه دارد نویسنده در تلاش برای رساندن مفاهیم عمیق فلسفی است.
ماتئی ویسنییک دربارهی کتاب میگوید:
داستان خرسهای پاندا را در سال ۱۹۸۸ در لندن آغاز کردم زیرا میخواستم کمی از موضوعات سیاسی که تمام ذهن مرا مشغول کرده بود، دور شوم. دلم میخواست به دنیای دیگری نزدیک شوم، دنیای آشنایی با عشق، عشقی که مرگ را فریب میدهد… پس از نگارش صحنهی اول، نمایشنامه را به مدت پنج سال نتوانستم ادامه بدهم. این طرح احتیاج داشت در ذهنم پخته شود. نمایشنامههای من هرگز دور از واقعیت نیستند و همیشه پی جنبهی جادویی زندگی هستم. سعی من بر این است که پلهای بین واقعیت و تخیل را پیدا کنم…
مرگ یزدگرد
مرگ یزد گرد نمایشنامهای از بهرام بیضایی است که در سال 1358 منتشر شد. یزدگرد اخرین پادشاه ساسانی که در جنگ با اعراب شکست خورده فرار میکند و در نهایت در آسیابی پناه میگیرد. سرداران و موبدی برای یافتن او به آسیاب میآیند اما او را مرده مییابند. نمایشنامه از اینجا اغاز میشود، آنها آسیابان، همسر و دخترش را به بند کشیده و به جرم قتل پادشاه محاکمه کرده اما آن سه روایت متناقضی از واقعه را نقل میکنند.
مرگ یزدگرد یکی از درخشانترین نمایشنامههای فارسی است. دیالوگها علی رغم اینکه به پارسی قدیم نوشته شدهاند اما روان و شعرگون و به گونهای بی نظیر گوشنواز و شنیدنی هستند.
کتاب شب هزار و یکم
شب هزارویکم از بهرام بیضایی از سه نمایشنامه تکپردهایِ ساخته شدهاست که هرکدام به داستان هزارویک شب گره خورده و زنان پیشبرنده این داستانها، هر یک به نحوی یادآور شهرزاد قصهگو هستند.
بخش اول، شب هزارویکم ،آخرین شب پادشاهی ضحاک را روایت می کند. شهرناز و ارنواز، همسران ضحاک برای پیشگیری از مرگ جوانانی که قرار است خوراک مارهای ضحاک شوند، هزار شب برای او داستانسرایی کردهاند.
بخش دوم، حکایت جستجو خواهر و همسر مترجم هزار افسان است که ناپدید شدهاست. در ادامه، داستان مرموز ترجمهشدن هزار افسان به عربی و از بینبردن نسخههای فارسی آن به دست خلیفه بغداد روایت میشود؛ کتابی که پس از مدتها در بازگرداندن به فارسی، هزارویک شب نام گرفتهاست.
بخش سوم، حکایت سرنوشت زنی باتدبیر است که تصمیم میگیرد هزارویک شب را بخواند؛ کتابی که طبق خرافات اگر توسط زنی خوانده شود، موجب مرگ او میگردد.
پلکان اکبر رادی
نمایشنامه”پلکان“به قلم اکبر رادی در سال 1361 نوشته و در سال ١٣٧۵ بازنویسی شده و به روی صحنه رفته است. این نمایشنامه درباره پروسه شکل گیری یک سرمایهدار از آغاز تا لحظه فروپاشی اوست.
اکبر رادی برای آنکه به واقعگرا بودن اثرش تاکید کند، در ابتدای نمایشنامه پلکان مقدمهای نوشته که در آن اشاره به رسیدن سه قطعه عکس متفاوت از رشد و شکوفایی یک سرمایه دار میکند . این عکسها را دانشجویی بدون نام برایش میفرستد و رادی پس از مدتها فکر کردن درباره برداشت و تفسیر خود از آنها به طرح و نوشتار پلکان میرسد.